به گزارش روشنگر به نقل از کلام قلم، دکتر غلامحسین دیاحسین مدرس، مشاور و مدیر چند کسب و کار با رسانه کلام قلم گفتگویی اختصاصی و دوستانه انجام داده اند. در ادامه حاصل این گفتگو تقدیم مخاطبین ارجمند می شود.

مصاحبه گر: خبرنگار رسانه کلام قلم – دکتر ملیکا ملک آرا

خبرنگار: جناب دکتر دیاحسین لطفا ابتدا، خودتان را برای مخاطبان معرفی بفرمایید و از سوابق شغلی تان برای ما بگویید.

دیاحسین: غلامحسین دیاحسین هستم. دارای مدرک MBA  و DBA  از دانشگاه پیام نور تهران و بیش از ۱۰ سال سابقه فعالیت در حوزه مشاوره، مدیریت و آموزش کسب وکار دارم. بنیان گذار و مدیر شتابدهنده کسب وکار اَون، بنیان گذار موسسه حقوقی تخصصی کسب وکار برهان اکسین و نیز بنیان گذار کاریابی آنلاین اَوِن هستم. تجربه بیش از ۵۰ مشاوره موفق کسب وکار  و مدیریت در سطح ایران را دارم. تا به حال بیش از ۲۰ کسب و کار راه اندازی کردم و بیش از ۲۵ کسب و کار را توسعه دادم. داور و منتور۶ رویداد استارتاپی و کسب وکارها و مشاور، داور و منتور پارک علم و فناوری استان خوزستان، عارضه یابی و بازآفرینی واحدهای تولیدی و صنعتی شرکت های شهرک های صنعتی استان خوزستان و همچنین مشاور صنایع کوچک استان خوزستان را در سوابق شغلی خود دارم.

خبرنگار: در شرایط فعلی کسب و کار ایران، چگونه می توان ریسک را به حداقل رساند؟

دیاحسین:همان طور که صاحبان کسب و کار و کارآفرینان مطلع و واقف هستند، هیچ گاه ریسک یک کسب و کار به صفر نمی رسد، بلکه ما فقط می توانیم ریسک را به سمت صفر سوق دهیم و به حداقل ریسک دست  پیدا کنیم. عوامل کاهنده ریسک همچون سرمایه گذاری روی مدیران و صاحبین کسب وکار که باید مهارتهای فردی خود را توسعه دهند و به سمت شایستگی یعنی، آموختن علم ،کسب مهارت و تغییر به موقع حرکت کنند. همچنین شرکت در رویدادهای آموزشی و کنفرانس ها می تواند نیز تاثیر گذار باشد. استفاده از مشاورین حوزه مدیریت کسب وکار ماهر و با تجربه و سیستم سازی در حوزه کسب وکار خود ارتباط مستقیم با ریسک دارد.

خبرنگار: در شغل و حرفه تان چقدر به کار تیمی اهمیت می دهید؟

دیاحسین: طبیعتا کسب و کاری موفق و رو به رشد است که بتواند امروزه با استفاده از سرمایه های انسانی و به صورت تیمی کار کند و سرفصل های مهم آن شامل تعهد، تخصص، احترام متقابل و هم ارزش بودن است که ما هم از این روش جهت پیشبرد اهداف خود بهره مند هستیم، ولی کار تیمی در ایران نیاز به فرهنگسازی دارد و این امر مهم ابتدا باید از مدارس آموزش و پرورش و از مقاطع کودکی و نوجوانی شروع شود تا شاهد شکوفایی ایران عزیز باشیم.

خبرنگار: چگونه می توان با داشتن سرمایه اندک، کسب و کار ایجاد کرد؟

دیاحسین: واقعیت آن است که امروزه سرمایه اندک برای راه اندازی کسب و کار ریسک بسیار بزرگ، همراه با چالش های فراوان است، اما می توان با آموزش و کسب مهارتهای فردی و تخصصی در حوزه کسب و کار، گام های قابل قبولی به سمت موفقیت برداشت که از دیدگاه من، تاب آوری و سخت کوشی دو پارامتر ضروری و مهم برای راه اندازی کسب و کار است.

خبرنگار: تعریف شما از موفقیت در کسب و کار چیست؟

دیاحسین: هیچ کدام از ما نمی توانیم سطح و شاخص موفقیت برای کسی تعریف کنیم؛ چون هیچ کس به جای فرد دیگری نیست. در حقیقت هیج تعریف ثابتی از موقفیت وجود ندارد، اما با در نظر گرفتن پارامتر های رشد جهانی

شرایط اقلیمی، فرهنگی، خانوادگی، جغرافیایی، موقعیت ها و فرصت های جامعه برای هر شخص متفاوت است. ولی به هر حال تغییر مثبت هر شخص از یک موقعیت به موقعیت دیگر با تلاش، برنامه ریزی و سخت کوشی را می توان موفقیت به حساب آورد. موفقیت آمیخته ای از نگرش و تفکر مثبت به علاوۀ عملگرایی و سخت کوشی است.

خبرنگار: از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، بسیار متشکریم. در پایان اگر نکته و یا موضوعی به جا مانده، برای خوانندگان بفرمایید.

دیاحسین: چند توصیه متفاوت دارم. در قدیم ها هر کسب و کار از چند جز تشکیل شده بود، ولی الان از هزاران جز ریز و درشت تشکیل شده است که همه آنها متاثر از یکدیگر هستند. کارآفرینان حتما از قبل و در حین راه اندازی کسب وکار از مشاوره های تخصصی و حرفه ای در حوزه های مشاور مدیریت کسب وکار، مشاور مالی و حسابداری، مشاور حقوقی کسب وکار، مشاور تخصصی و فنی، مشاور فناوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده از ابزارها، مطالعه کتاب و مقاله های مرتبط، شرکت در دوره های آموزشی هدفمند بهره مند شوند و اهل تغییر و رشد باشند. شبکه سازی و ارتباط گیری مرتبط و مؤثر داشته باشند. نیازهای بازار و نقاط درد را شناسایی و برای آنها راه حل پیدا کرده و رفع نیاز کنند. شرکت های دانش بنیان و خلاق عمدتا به دو مؤلفۀ نیاز بازار و تجاری سازی محصول یا خدمات توجه ندارند. در حوزه صنعت و تولید، تقریبا بیش از ۵۰ شهرک صنعتی و بیش از ۲۰۰ واحد صنعتی به جهت عارضه یابی، بررسی و بازدید رفته ام که عمدتا مشکلاتی همچون؛ عدم دانش تخصصی، عدم مهارت و دانش مدیریتی، خریدن زمین صنعتی با متراژ بالا، عدم تجربه و سوابق مرتبط، تکیه کردن بر تسهیلات دولتی و بانکی، اخذ وام های کلان، تولید کالا و محصولات عدم نیاز بازار، عدم استفاده از نیرو های متخصص، نداشتن واحد بازاریابی و فروش و عدم استفاده از صنعت مشاوره داشتند. در آخر باید بگویم واحد بازاریابی و فروش، قلب تپندۀ هر کسب و کار است که وظیفه درآمدزایی و رساندن آن به تمامی بخش ها و واحدها را بر عهده دارد.